ای سلسله ي مویت پیدایش زیبایی
ای پیچش گیسویت تندیس دل آرایی
وي نشتر مژگانت افسانه ي خونخواهي
وي تابش چشمانت يك هاله ي رؤيايي
تا پرتو احساست لغزیده ز چشمانم
افسرده نگاه من در معرض رسوایی
من همسفر عشقم با حسرت اندوهت
پرواز کنم هر شب بر تارک تنهایی
ای کاش شبی از شوق زین پرده برون آیم
پایان دهم این غم را از قصه ي دنیایی
سودای وصال تو یک خواهش دیرین است
دردا ز غم هجران در این دل سودایی
رؤیای نجات من هستی تو در این ساحل
من غرق نگاه تو در این دل دریایی
شاید بزنم چنگی بر حلقه ي درگاهت
تا از غم جانسوزم این مرحله بگشایی
از آتش وصل تو در عشق هراسی نیست
پروانه کجا دارد از شمع تو پروایی
خاکِ رهِ عشقِ تو، شد سُرمه ي چشمانم
يك عمر شد و ماندم در حسرت بینایی
یارب به نگاه دل دیدار رخت بنما
من نیز هوس دارم زان چهره تماشایی
افسوس که نتوانم عشقت به قلم آرم
کوتاهیِ من بگذر اینست توانایی
ارديبهشت ماه 1378
۲ سال قبل
8 نظرات:
سلام عمو نگاه !
نمی دونی چقدر دلم برات تنگ شده بود !
وقتی دیدم ساحل نگاه به روز شده خیلی خوشحال شدم ، فوری پریدم توش ، ببینم چه خبره !!!
خیلی خوشم اومد . نمی دونم چطوریه که وقتی شعرای شما رو می خونم حس می کنم نزدیکه !!! یه حس خاصیه که وقتی شعرای بقیه رو می خونم خیلی احساسش نمی کنم .
به به چه عجب نظري هم به اين وبلاگ انداختي استاد
نميگي بچه ها ميان و نا اميد برميگردن؟
سلام. مثل همیشه ناب! خوبین؟ چه عجب استاد این طرفا!
سلام دوست عزیز بسیار شیوا و قشنگ بود متاسفام اجاز چاپ بهت ندادن منم درگیرم هنوز
سلام. شعرت قدیمی اما مثل همه ی شعرات زیبا بود.
موفق باشی
رامین میگه اجازه چاپ بهت ندادن!!!!
واقعا ندادن؟
چرا؟
چه عجب خاک های این وبلاگ رو تکوندی استاد. شعرت خیلی قشنگ بود بیشتر نمیشه گفت کوتاهی من بگذر اینست توانائی :)
@الهام
سلام عمو جان خوبي عزيزم راستش منم دلم براي اينجا تنگ شده بود يه مقدر پر مشغله بودم ببخشيد ممنون از كامنتت
@م.پارسا
غلامم
@رؤيا
سلام رويا جان خوبي راستي چي شد اين انجمن مجازي يه خبري بده بهم
@رامين
سلام رامين جان خوبي ممنون اميدوار كه شما بتوني كابت رو چاپ كني ما كه رفتيم زير پرچم
@رها
سلام عمو جان خوبي اره متأسفانه ديگه مجوز نگرفتيم ديگه
@زروان
سلام زروان جان ما كه شاگرد شما هم محسوب نميشيم آره عمو جان اين است توانايي شما ببخشيد :))
ارسال یک نظر