گلوله ي برف

در قاعده ي دو روزه اي صرف شديم
هنگام عمل رسيد و پر حرف شديم
رؤياي غرور سبزمان باران بود
بازيچه ي يك گلوله ي برف شديم

دي ماه 1389

4 نظرات:

میچیکو گفت...

بــــــــــــــرف!!

آشفته گو گفت...

آفرين
اينكه شعر كلاسيك رو با واژه هاي امروزي و ساده جمع كردي خيلي خوبه

حیاط خلوت گفت...

برادر عمو
>:D<

رها گفت...

سلام به نگاه خوش قلم.
من دردودلت رو خوندم.البته ببخش دير شد. نظرات دوستانت رو هم خوندم. شعر يعني عشق. عشق هم يعني مستي...بوسه...آغوش و... پس شعر بون واژه هايعشق هيچ اثري روي احساس مخاطب نداره و حرف دل مخاطب رو نمي زنه.
خب شما هدفت چاپ كتاب بوده و اگر منم اين هدف رو داشتم مطمئنا شعرامو حذف يا تصحيح مي كردم. البته بيشتر ترجيح مي دادم حذف كنم چون دلم نمي يومد حرفاي اصلي رو از شعر پاك كنم.
شعر برفيت هم قشنگ بود.
اميدوارم موفق باشي دوست عزيز يا به قول بچه ها، عمو نگاه...

ارسال یک نظر