آه سرد سينه

داغ رويت ديدم و خون از دو چشمم ريختم
آه سرد سينه با سوز جگر آميختم
عاقبت امّا زماني درد پشتم را شكست
كز سر غم دست بر تابوت تو آويختم

تقديم به روح پاك پدر بزرگوارم
آذر ماه 1378

3 نظرات:

حیاط خلوت گفت...

:(

خدا رحمتشون کنه عمو
نمی دونم جی بگم الان حتی تصورش هم سخته

نگاه گفت...

@حيات خلوت

ممنون عمو جان اين شعر رو براي سالگرد پدرم گفتم

خدا تمام اموات شما رو هم رحمت كنه و روح همشون شاد باشه

رها گفت...

حسین جان شعرات واقعا قشنگن و تاثیرگذار
بازم میام سر می زنم. با عشق لینکت کردم.
تو هم منو تنها نذار

ارسال یک نظر