محرم راز

در خلوت عشق، محرم رازم كن
با بغض غمت دوباره همسازم كن
در وسوسه ناز و نياز اي ساقي
با آتش بوسه اي هوسبازم كن

فروردين ماه 1389
ارسال شده توسط نگاه
برچسب‌ها:

6 نظرات:

ساحل گفت...

چرا از فضای عشق( اون هم سنتی اش) بیرون نمیای؟

آنتیک گفت...

سلام دوست عزیز چقدر خوبه که شما از ذوق هنری سرشارید وچقدر حس لطیف وبی آلایشی دارید.
گرچه این روزا وقت گشتن توی وبلاگ ها رو ندارم وحتی آپ کردن وبلاگ خودم ،ولی حتما باید شعر های شما رو بخونم چون از نهایت احساس شما حرف می زنه و به ما یه هشدار می ده که هنوز هم می شه عاشق بود، حتی عاشق سه تار وهنوز هم می شه گفت ،حتی از شعر ...
روز گارتان خوش

نگاه گفت...

@آنتيك

ممنون آنتيك جان شما لطف دارين شايد ميشه گفت

سخني كه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند

به قول موجود معلق
برفراز باشيد

Elham گفت...

***

چقدر دلم برای این اشعار مدل عمو نگاه تنگ شده بود !

...

البته من احساس کردم بیت آخر با بیت اول زیاد همخوانی نداره ، یعنی بیت اول درخواست عشق می کنه ولی بیت آخر از هوس می گه !


***
Elham
***

ramin گفت...

سلام بسیار زیبا سرودی مرسی عزیز منم به روزم

نگاه گفت...

@الهام

سلام عموجان ممنون تو هميشه به من لطف داري منم دلم براي كامنت هاي خاص و خيلي قشنگ تو تنگ شده بود

راستش بگم برات كه يه جورايي اين فلسفه ناز و نياز كه اينجا آوردم فقط باعث هوسباز شدن عاشق ميشه يعني بهترين واژه براي بيان اين مطلب بود بعدش هم كل قضيه رو دارم به ديده عشق مجازي توضيح ميدم البته با يك حسي كه پيامدش از لحاظ برداشت كلي با نگاه سطحي به واژه ها متفاوته يعني واقعا اصلا سخن از يك عشق مجازي وسط نيست

@رامين

ممنون عزيزم شما هميشه به من لطف دارين

ارسال یک نظر