بازار دل

بدّو كه عشق به بازار دلم مفت شده
در تب عشق تو بودن همه جا اُفت شده
نه تو از من طلبي داري و نه من هوسي
در و تخته چقدر خوب به هم جفت شده

بهمن ماه 1379

11 نظرات:

آنتیک گفت...

خوندمش .بازم خوندمش .دارم می خونمش.
دروتخته چقدر خوب بهم جفت شده
قشنگه.

حیاط خلوت گفت...

يا الله

نزول اجلال كرديم بگيم با مصرع سوم همينطوري بي خودي الكي همذا پنداري شديدي دارم

نگاه گفت...

@آنتيك

ممنون آره در و تخته چقدر خوب به هم جفت شده

@حيات خلوت

بفرماييد سر كسي پوشيده نيست

:))))))

خوش اومدين اصلا همه شعر همون مصرع سومه من به خاطر مصرع سوم اين شعر رو گفتم
خدا رو شكر

زروان ازلی گفت...

مجبوریم خشونت به خرج بدهیم بگوییم خوب نبود.وزن مصرع اول و آخر به نظر خیلی در آفساید بود .از آن گذشته معروض می داریم که
در تب عشق تو بودن همه جا افت شده
یعنی چه؟ اصلا شما اصطلاح افت شده را جایی شنیده ای؟بعد در تب عشق بودن که چیز واضحی نیست که همه بفهمند و افت پیدا کند. "چقدر خوب" هم صرفا فقط پر کن است و دیگر هیچ تازه وزن را هم درست نکرده .
برای اینکه روی خواهرمان حیاط خلوت زمین نیفتد مصرع سوم بهتر از بقیه بود.
خشونت کامنت را به لطافت تان بر ما ببخشائید.

نگاه گفت...

@زروان

خوب منم مجبورم كه دقيقا جواب بدم كه يه مقدار آگاهي شما هم نسبت به اينگونه اشعار بالا بره

شما عنوان شعر من رو ببينيد "بازار دل"

زماني كه چنين عنواني انتخاب ميشه بايد بتونه كه فضاي بازار رو تداعي كنه توي ذهن خواننده بنابراين مجبور بودم كه اين فضا رو بسازم

اين فضا رو كاملا در مصرع اول با استفاده از كلماتي مانند: "بدّو" (كه به اصطلاح بدّو بدّو خيلي رايجه تو بازار)،خود واژه "بازار و واژه "مفت" ساختم

پس اين مال مصرع اول از نظر وزن هم هيچ مشكلي نداره زروان جان

فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات

در رابطه با مصرع دوم هم خدمتون عرض كنم كه چه زماني يه نفر جنس هاش رو مفت مي كنه يعني حراج مي كنه زمانيه كه اون اجناس يا خيلي مونده يا ديگه خريدار نداره يعني مي خواد از شرش راحت بشه يعني مايه سرشكستگي و افت مغازه شده براي همين از واژه افت استفاده كردم كه به عشق مصرع اول برميگرده كه به بازار دلم مفت شده

يعني چون مايه سرشكستگيم بوده مفتش كردم

تازه دليلي نداره كه من هميشه از واژه هايي استفاده كنم كه ديگران استفاده كردن من يك شاعر مستقل هستم و زبان خودم رو هم دارم و هيچ وقت هم خودم رو به ديگران محدود نمي كنم دوست داشتم از اين واژه استفاده كنم و كردم

مصرع سوم فضاي مصرع چهارم رو ميسازه و مصرع چهارم هم كه يك ضرب المثل رايج در اجتماع و به خصوص بازاره

حالا اگه شما دوست نداشتين يا احساس خوبي نسبت بهش نداشتين بماند ولي شعر من اشكال هايي كه شما گفتين رو نداره

ولي در هر صورت ممنون از زماني كه گذاشتي زروان جان ولي توصيه اين كه بهتون مي كنم اينه كه كمك داورتون رو عوض كنيد يه مقدار چشماش آلبالو گيلاس ميچينه آفسايد ها رو اشتباه مي كنه
البته شما هم پاسخ قاطع من رو ببخشيد

زروان ازلی گفت...

نگاه جان شما استادی و ما شاگرد هم نیستیم ولی حتی یک استاد هم شعر ضعیف داره چون
بدو تشدید نداره حتی تو کوچه بازار هم کسی با تشدید نمی خونه قبول داری؟چقدر را باید چه قَ دَ ر بخونی تا وزن درست بیاد.
همینطور که نمیشه واژه و فعل ساخت .این ربطی به استقلال شاعر نداره. افت شده اصلا نه تو فرهنگ لغت هست نه عامیانه استفاده می شه .
بعد وقتی کسی حراج می کنه افت داره واسش ؟ این که اصلا قابل قبول نیست همون معنای اولی باز بهتر بود.جدا خودت پاسخ هات را قانع کننده می دونی ؟
به رئیس کمیته داوران می گم ولی آقای عنایت گفت کمک داورهای ما جز پاک ترین داورهای جهان هستند. ولی کلا اشتباهات داوری هم جزئی از نقد هستند و تشخیص افساید هم خیلی سخته ;)

سارا گفت...

بیخیال بحث های فلسفی ....خیلی قشنگ بود خوشم اومد اساسی

نگاه گفت...

@زروان

يك بار ديگه هم اين شعر رو توي به كسي نگو گفته بودم يعني توي جواب پارسا گفته بودم

چون خاك پاي همرهان در حلقه باد آمدم
در خواب شيرين بودم و در شوق فرهاد آمدم
عمري گذشت و عاقبت شاگرد ناچيزي شدم
حالي مدد اي دوستان دنبال استاد آمدم

منظور اينكه ما كشتيم خودمون رو تازه شاگرد شديم

من نميگم شعرام قوي يا ضعيف ولي چون همشون يك پاره از وجودم هستن ازشون دفاع مي كنم

و اما درباره ايرادهاي شما
توي بازار اصفهان بدو رو با تشديد استفاده مي كنند البته من زماني كه اين شعر رو گفتم ساكن شهر اصفهان بودم و هيچ گاه فرهنگ شهرم رو زير سؤال نميبرم

واژه افت هم يك واژه مصطلحه توي ادبيات محاوره اي ادبياتي كه توي كوچه و بازار هم استفاده مي شه

يك از دلايلي كه شما و كسايي كه شعارشون اينه كه شعر سپيد رو عشق است و به اين نوع شعر رو آوردين اينه كه مي خواهين زياد توي قالب هاي سنتي نباشين قالب هاي شعري وزن و عروض و قافيه كه خوب من اصولا خودم رو محدود مي كنم
خب چطوره كه شما اساس شعر و همه چيزايي سال ها همه پاس داشتن رو كاملا ميگذارين كنار يه كار جديد مي كنين كه خوب از نظر من قابل قبول هم هست نوعي نگاه ديگر به شعر و ادبياته ولي درباره اينكه يك واژه كه توي ادبيات محاوره اي مرسومه حالا نميدونم شما نشنيديد رو مي گين نبايد استفاده كرد و شعر رو ضعيف مي كنه
اصولا اين شعر توي اين فضاي محاوره اي سروده شده و به غير از واژه افت هيچ واژه ديگه اي صلاحيت نداشت

مطلب بعدي اينه كه گاهي اوقات شما يه مشتري وقتي بري ببيني كه يك جنس توي مغازه هر باري كه ميري هست يعني چي اينو مني داره ميگه كه 21 سال عمرم رو توي بازا اصفهان كار كردم و فروشنده بودم اگه در باره بازار مي گم بدون كه درست مي گم چون هزار برابر درسي كه خوندم توي بازار بودم و كار كردم بله افت داره بهتش ميگن بنجل اصلا ديگه بنجل رو بايد شنيده باشي حالا نگي مثل افت نشنيدي اون رو هم :))

گاهي اوقات بعضي از اصطلاحات و ضرب المثل هاي فارسي ارزش اين رو دارن كه به خاطرشون واژه چقدر حالا به قول شما چه قَ دَ ر و اين چيزي نيست كه ارزش هاي يك شعر كم كنه كه امثال اين مطلب رو توي شعر خيلي از بزرگان ديديم

البته براي طولاني شدن مطلب پاي اون خدابيامرزها رو نميكشم وسط خودت خيلي خيلي بهتر از من ميدوني

البته من از نقدت متشكرم ولي ميدوني كه هيچ حرفي رو همينطوري نميپذيرم مهم قوي يا ضعيف بودن اين كار نبود مهم اين بود كه يك فضايي ساخته بودم كه كاملا به عنوان شعر مطابقت داشت همين و بس

ممنون از لطفت به قول موجود معلق برفراز باشيد

نگاه گفت...

@سارا

ببخشيد عمو جان يادم رفت توي كامنت قبلي جواب شما رو بدم ولي تشكر مي كنم از لطف شما و اين بحث هم به خاطر اختلاف نظرهاي بنيادي ايه كه من و زروان داريم و طبيعي هم هست ولي من كلا دوست دارم كه كسي از كارام ايراد بگيره و اگه واقعا درست باشه كاملا مي پذيرم

زروان هم دفعه اولش نيست كه از كاراي من ايراد مي گيره و خيلي از اوقات هم همون لحظه بدون تأمل رفتم و كاري كه گفته رو كردم چون خيل بهتر بوده ولي گاهي هم نه مثل الان

در هر صورت ممنون عمو جان از لطفت

زروان ازلی گفت...

@ نگاه
عمو با اجازه من هنوز قانع نشدم.منم خیلی سال اصفهان بودم ولی بدو را با تشدید نشنیدم ولی حرفت را قبول می کنم چون اصفهانی نیستم.
من راجع به غلط بودن کلمه "افت" حرف نزدم ترکیب " افت شده" اشتباهه و سر حرفم هستم.
در مورد چقدر هم قانع نشدم
در هر صورت ممنون از وقتی که گذاشتی و پاسخ دادی.

نگاه گفت...

@زروان

من كه وظيفه جواب دادن داشتم شما زمان گذاشتين و نقد كردين من از شما تشكر مي كنم ولي من بازم سر حرفم هستم عمو جان البته اجازه ما هم دست شماست

ارسال یک نظر