ناقوس

به ذهنم كه مي آيي
تمام ذرات وجودم
تنها صداي ناقوس ورود تو را مي شنوند

اسفند ماه 1388

9 نظرات:

ارش فرهنگ پژوه گفت...

سلام و درود جالب بودند

آرش فرهنگ پژوه گفت...

سلام ودرود
البته ما شاعران طنز پرداز به گند زدن به اثار بزرگان ادبیات عادت نموده و مع الاسف ترک عادت موجب مرض است!
ما نیز از اشنایی با شما خوش وقت شدیم لینکتان هم کردیم

نگاه گفت...

@آرش

سلام و درود بر شما

من هم از آشنايي با شما خيلي خوشبختم البته من يه مقدار روي حضرت خيام تعصب دارم در مورد بقيه بزرگان خيلي نه

من زماني كه دانشگاه صنعتي اصفهان بودم يه مثنوي طنز سرودم به نام مكانيك نامه كه حدودا 200 بيت بود كه توي برنامه هامه كه يه زماني شروع كنم و اينجا بنويسم شايد خيلي جالب باشه

در هر صورت از آشناييتون خوشحال شدم و آرزوي موفقيت مي كنم براتون

زروان ازلی گفت...

سلام
قشنگ بود .کاش اینو می گذاشتی تو به کسی نگو.به حال و هوا و سبک به کسی نگو نزدیک تر بود تا وبلاگ خودت.

خودمم گفت...

یعنی انقدر جیغ جیغو هس که تو رو یاد ناقوس میندازه ؟!!

سارا گفت...

به نظر من هم این به مینیمال شبیه تر تا شعر ...

گاهی صدای ورودت گوش خراش است کمی آرام تر بیا

م.پارسا گفت...

مگه براي ورود كسي ناقوس زده ميشه؟
كلا جمله جالبي بود.منم مثل زروان و بقيه فكر مي كنم

معمار آریایی گفت...

و به ساحل نگاهم که می آیی
تمام ذرات وجودم
تنها چراغ فانوس ورود تو را می بینند ...

نگاه گفت...

@زروان

ممنون عزيزم شما هميشه لطف دارين به من شايد ولي من ديگه چوب خطم پر شده ترجيح ميدم كه بچه ها بيشتر پست بگذارن تا همش هم كاراي چند نفر خاص گذاشته نشه

@خودمم

ياد كسي با خود كسي خيلي متفاوته من نوشتم كه به ذهنم كه مي آيي اصولا برعكسه به نظر من زماني كه يه نفر جيغ جيغ مي كنه توي ذهن هم كه مياد صداي زنگوله هم نميده چه برسه به ناقوس

@سارا

عمو فكر كنم شما درست مي گين آره شايد به مينيمال شبيه تر بود

@پارسا

زمان هاي قديم براي هر كاري توي جاهاي مسيحي نشين يه نوعي نواختن ناقوس وجود داشته كه يكي از اون ها هم ورود افراد بزرگ يا خاصي بوده كه ميومدن به اون شهر من از اون استفاده كردم

@معمار آريايي

زيبا بود ولي به جاي چراغ فانوس بايد از يه چيز ديگه استفاده مي كردين چون فانوس خودش يه چراغ خيلي بزرگه و دو تا اسم بهتره كنار هم يك اصطلاح رو نسازن يكيش بايد صفت باشه

ممنون از لطفت

ارسال یک نظر