باران

همين كه حضور تو پايان گرفت
دل آسمان بوي هجران گرفت
نگاهم گره خورد با بغض ابر
شكست از غم عشق و باران گرفت

اسفند ماه 1388
ارسال شده توسط نگاه
برچسب‌ها:

7 نظرات:

زروان ازلی گفت...

به به قشنگ بود.
بجای "از" اگه " وز" بگذاری بهتر نیست؟ چون ممکنه یک نفر خود مصرع چهارم را یک جمله مجزا تلقی کنه.

نگاه گفت...

@زروان

ممنون زروان جان

ولي نميشه از لحاظ وزني نميشينه

فعولن فعولن فعولن فعول

نميشه وسطش نيم هجا قرار داد و الا به ذهنم رسيده بود

سارا گفت...

قشنگ بود عمو جونم

اگه اجازه بدی می خوام این شعر رو انتهای پست عیدم بذارم البته با اسم خودتون

ماندالایز گفت...

نگاه جان از این کارت خوشم اومد اما از نظر من یه گیری داره اونم مصرع آخر کار هست که انگار با ناتوانی کامل اومده اینجا خودشو نشون داده
جون دار نیست یعنی اون انتظاری که آدم از مصرع آخر یه دوبیتی داره رو بر آورده نمیکنه .

در ضمن حکایته جیغ جیغو بودنه پست قبلو شوخی کردم چرا جدی گرفتی بابا ؟ !!

نگاه گفت...

با عرض پوزش از همه به خاطر یه بار دیگه غلط املایی خیلی خیلی شرمنده از زروان و ماندالایز چون یک واو فراموش کرده بودم بگذرام توی مصرع چهارم وبه خاطر همین بود که هم زروان و هم ماندالایز ایراد گرفته بودن

خلاصه که درستش کردم و بازم شرمنده

@ماندالایز

ببخشید عمو جان به خاطر همون غلط املایی بودکه داشتم و شعر رو ناخوانا کرده بود همین خودم که خوندم خندم گرفت بازم شانسم گفت که مراعاتم رو کرده بودی و خلاصه خیلی خیلی ضایعم نکرده بودی ولی در هر صورت بهت حق میدم

راستی ماندالایز خیلی کم پیدا هستی کم میایی ما خیلی دلمون برات تنگ میشه بیشتر بیا به کسی نگو ما همه خیلی دوست داریم

@زروان

زروان خان ما رو به خاطر غلط املایی ببخشید


@سارا

عمو جان شما صاحب اختیارین ولی خواهش می کنم که شعر درست شده رو استفاده کن که مشکل وزنی و عروضی نداشته باشه

Elham گفت...

***

سلام عمو نگاه

چقدر دلم برای شعرهای شما تنگ شده بود .

...

از این شعرتون هم مثل همیشه خیلی لذت بردم .



***
Elham
***

نگاه گفت...

@الهام

سلام الهام خوبي عمو جان كجايي دلمون برات خيلي تنگ شده بود جات توي به كسي نگو خيلي خاليه اميدوارم كه توي دانشگاه خيلي خيلي موفق باشي و يه مهندسي تمام عيار بشي

ممنون شما لطف دارين خوشحال شدم اومدي موفق باشي

ارسال یک نظر