شاه نگاه

در حيرتم از اين همه طنازي تو
افسونگري و عشق و هوسبازي تو
با كيش رخت مات مكن شاه نگاه
تا زود به پايان نرسد بازي تو

دي ماه 1388
ارسال شده توسط نگاه
برچسب‌ها:

11 نظرات:

Unknown گفت...

بسیار جالب بود..
پس سربازای نگاه کجا موندن که شاهش داره مات میشه؟!!

نگاه گفت...

@بهانه

ممنون ولي همه اونها رو زدن توي بازي عشق خودشون رو فداي شاه نگاه كردن

زروان ازلی گفت...

یاد آن روز که در صفحه شطرنج دلت
شاه عشق بودم و با کیش رخت مات شدم

نگاه جان به نظر من شعرهای اخیرت خیلی پخته تر از شعرهای سالهای دورته. اگر چه گفتی که مدتی دست به قلم نبردی ولی به نظرم شعرت روند صعودی را طی کرده . در ضمن من عاشق شطرنجم یک وقت بیکار شدی بیا یک شطرنج آنلاین بزنیم.

نگاه گفت...

@زروان

شما لطف داري ممنوننم

شايد هم همينطور باشه چون توي زندگيه خيلي از آدم ها اين اتفاق افتاده نميدونم اميدوارم

منم شطرنجم خيلي خوبه البته بچه هاي دانشگاه صنعتي همه شطرنج خوبي داشتن باشه فرصت شد حتمن ما در خدمتيم

سارا گفت...

شعرتون رو دوست داشتم... اینم که اینجا میذارم واسه اینه که به قدر همون دوست دارم


در حیرتم از این همه طنازی تو
آن عشوه ، آن شیطنت و بازی تو
با کیش رخت مات شده شاه نگاه
آخر چه کنم از این هوسبازی تو

نگاه گفت...

@سارا

آفرين خيلي قشنگ بود خوشم اومد از جوابت فقط يك به جاي اون كاما اگه "و" ميگذاشتي خيلي قشنگ تر مي شد و وزنش هم درست ميشد افرين اميدوارم موفق باشي

Elham گفت...

***

با کیش رخت مات مکن شاه نگاه
تا زود به پایان نرسد بازی تو

فوق العاده بود ، مجموعی از تصویرها و بازی ها و احساسات رو در ذهن انسان تداعی می کنه ! ممنون



***
Elham
***

Mandalayz گفت...

کلن خوشم اومد جز یه کوچولو که اونم " شاه ِ نگاه " هست که انگار نمیشینه
انگار جنسش از جنس زبان ِ این کار و بقیه ی ترکیبات ِ این کار نیست .
شایدم اشتباه می کنم .

نگاه گفت...

@الهام

ممنون از لطف شما شايد بگم يه حس لحظه اي بود واقعا مي گم من اصولا كنار بخاري خيلي ذهنم كار مي كنه اين هم يكي از شعراي جلوي بخاري بود خودمم خيلي دوسش دارم


@ماندالايز

شما لطف دارين چون از رخ استفاده كرده بودم بايد نگاه رو مي آوردم و چون بازم از رخ و كيش استفاده كرده بودم بايد از شاه هم استفاده مي كردم خوب بايد فضا رو هم توي 12 تا هجا يه جوري مي ساختم كه بازي شطرنج كاملا تداعي بشه اون هم به نحوي كه همش با استعاره باشه و چون از واژه مات هم بايد استفاده مي كردم كه ديگه بحث از آخر بازي و اينا باشه خوب نياز داشتم كه از اين تركيب استفاده كنم البته يه مقدار كه سخت گيري هام رو كمتر كردم ديدم بد هم نشده
در هر صورت از نقدت ممنونم نقدهاي تو هميشه براي من سازنده بوده مرسي عزيزم

Elham گفت...

***

شعر جلوی بخاری !!!!

خیلی جالبه آخه بعضی از حس ها که انتظار نداریم ، برای آدم ها مشترکه !
کنار بخاری همیشه برای من هم یه حالت خاص داره . البته کنار بخاری بیشتر از اینکه قلمم راه بیفته خاطرات توی ذهنم راه میفتن !
مثلا جلوی بخاری برای من یه حسی داره که جلوی کولر نداره ! حس اون با حس این فرق داره !


***
Elham
***

نگاه گفت...

@الهام

واقعا شعر جلوي بخاري كار خوبي از آب در مياد
البته منم جلوي كولر هيچ وقت نتونستم كار خوبي بگم هميشه يه حس كرختي بهم دست ميداده براي همين شعراي جلوي بخاري رو خيلي دوست دارم

آره گاهي اوقات بعضي از حس ها مشتركه و بيان هم نميشه مثل همين موفق باشي

ارسال یک نظر