حسرت ديدار

در ميكده عشق تو مستيم كه مستيم
در حسرت ديدار تو هستيم كه هستيم
سوزاند مرا شمع نگاه تو و كافيست
پروانه صفت دل به تو بستيم كه بستيم

بهمن 1388

13 نظرات:

م.پارسا گفت...

سلام عمو نگاه
ببخشيد استاد يه سوال فني
اين شعر چه نوع شعريه؟
اگه مي دوني وزنش شبيه شعراي كدوم شاعره.مثلا مثنوي و معنوي مولانا؟
قافيه و رديفش كدوما هستن؟
ممنون.نيستي زياد؟

نگاه گفت...

@پارسا جون

سلام عمو جون من اين شعر رو هفته پيش براي تو گفتم اومدم كامنت اول بزارم كه خودت پيش دستي كردي

قافيه اين شعر همون مستيم و هستيم و بستيمه

ولي در اين شعر شاعر مي خواسته كه يه جورايي دوتا كار رو انجام بده هم تبحر خودش رو توي نوشتن دوبيتي نشون بده و هم مي خواسته نوعي تأكيد رو بيان كنه كه اين تأكيد نشان دهنده اين مطلبه كه به خودم مربوطه

يعني اگه از عشقت هم دارم مي سوزم منتي كه بر گردن تو نيست كه سر جاي خود تازه راهيه كه خودم انتخاب كردم شكوه اي هم نيست و ... كه خودت مي دوني

در رابطه با وزن اين شعر بايد بگم 12 هجاي اول اين دوبيتي مثل وزن رباعيه يعني لاحول ولا قوه الا بالله
ولي دو تا هجاي ديگه داره كه وزن اون رو به يك دوبيتي تبديل مي كنه

وزني كه در مثنوي معنوي استفاده با اين متفاوته

مثلا اونجا از فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن خوب استفاده شده
البته گاهي اوقات مي شه گفت كه هر وزني نوعي از شعر رو در بر داره من به اين معتقد هستم ولي نه هميشه

مثلا من كارهاي طنزم رو هميشه با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن مي گم كه اين دليل نميشه كه با اين وزن نشه عرفاني خفن گفت چون مولانا گفته و ثبت است برجريده عالم

خلاصه كه اين دوتا دوبيتي كه پشت سرهم نوشتم توي وبلاگ همش به نوعي سبكي از شعرسراييه كه خوب حافظ استادش بوده

سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند
پري رويان قرار از دل چو بستيزند بستانند

اين غزل ديگه آخر اين نوع شعراست كه حافظ روي همه تاريخ رو باهاش كم كرده

حالا ديگه ما هم گاهي ميخواهيم از قافله شعر كه عجب مي گذرد عقب نيفتيم خلاصه درمي يابيم دمي كه از اين شعرا بگيم كه با طرب مي گذرد
حالا شما هم ساقي غم فرداي حريفان رو نميخواد بخوري
لطفا پيش آر پياله رو كه داره كم كم شب مي گذرد

بدرود پارسا جون ما تازه داريم يه شاگرد خوب ميشيم استاد كجا بود عزيزم

م.پارسا گفت...

ممنون
درست اونجاشو كه مي خواستم بدونم نگفتي.رديفش كدوم بود؟
ما اگه پياله داشتيم كه وضعمون اين نبود.شب و روز برامون فرقي نميكنه.در هر دوحالت هوشياريم.هوشياريم كه خوب در خوابيم.
براي ما همون گوشه چشم ساقي درحالي كه داره جام شما رو پر ميكنه كافيه.ولي افسوس و دريغ از همون نگاه.شايد شيشه اي كه ما پشتش وايساديم و داريم شماها رو نگاه مي كنيم يكطرفست .يا شايد چون بيرون تاريكه و داخل ميخانه روشن ما رو نمي بينيد.
به قول حضرت حافظ:
گفتي ز سر عهد ازل يك سخن بگو
آن گه بگويمت كه دوپيمانه سر كشم
پس حالا حالاها منتظر تجلي اون روح پاك ما نباش .پيمانه اي در كار نيست....

زروان گفت...

@ نگاه
کافیست در مصرع سوم با پروانه صفت مصرع چهارم ناهمخوانی نداره؟آخه پروانه که کافی سرش نمیشه پروانه تا تهش می سوزه .هیچوقت هم نمی گه کافیست.
@ پارسا
کار شما و نگاه ردیفه ولی این شعر ردیف نداره.بمیرم واسه اون دل کوچیک تنگت عمو .

میچیکو گفت...

ای بابا من هردفعه اومد اینجا بحث لهو لعب و می و معشوق و پیاله و این مسائل بوده!
عشقست همین چیزارو!البته سوءتفاهم نشه به لحاظ معنوی عرض کردم!

ناشناس گفت...

سلام داداش.
کارای خیلی قشنگی داری.
واقعا عالی بود.

Elham گفت...

***

مثل همیشه خیلی عالی بود !



راستش یه چند بار دیگه هم اومدم ، ولی از اونجایی که احساس کردم این جمله بالا خیلی تکراریه چیزی نگفتم ، ولی انگار هیچ چاره ای نیست باید بگم عالی بود !!!!


***
Elham
***

Mandalayz گفت...

خوشم اومد
مخصوصن " سوزاند مرا شمع نگاه تو و كافيست"
و این کفایت انگار تا ابد ادامه داره ...

نگاه گفت...

@پارسا

ممنون پارساجان شما لطف دارين ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم اميدوارم كه همون گوشه چشمي كه شما هم انتظارش رو دارين قسمت ما هم بشه ما هم دائما داريم از آرزوهامون صحبت مي كنيم
زروان هم درست گفت اين شعر رديف نداره

@زروان

مرسي عزيزم ولي اين كافيست درسته به ظاهر به پروانه برميگرده ولي در اصل داره مضمون اين نوع از شعر رو كامل مي كنه
چون در اين نوع اشعار فعل دوبار تكرار ميشه يعني به خودمون مربوطه و اين كافيست بر همين تأكيد داره يعني همين مسئله براي من كفايت مي كنه و ...

@ميچيكو

عمو جون خيلي هم بحث از لهو و لعب نيست اينجا گاهي اوقات يه نيمچه عرفاني تراوش مي شه البته ما كه سر در نمياريم بچه ها زحمت مي كشن تعبير مي كنن
در هر صورت مرسي از كامنتت

@داداش حسن

داداش ما خيلي مخلصيم ما كوچولوي شما هم هستيم

@الهام

ممنون شما هميشه به من لطف دارين من هم هميشه از كاراي قشنگ شما لذت مي برم

@ماندالايز

ممنون عزيزم شما كه كارت خيلي درست تر از ماست
راستي بهت قول داده بودم كه يه چارپاره بزارم ولي ببخشيد كه هنوز نذاشتم مي خوام اين دوبيتي رباعي هام تموم بشن بعد غزل ها رو مي نويسم بعدش شعراي عاميونه و بعدش هم چارپاره ها رو مي خوام بنويسم مي خوام خيلي تحليل بشن اونا چون ساختارش كاملا با اين سبك از شعرايي كه مينويسم متفاوته و خيلي قابل انعطافه خلاصه كه از كامنتت خوشحال شدم


پاينده باشين

سارا گفت...

من هیچی از لحاظ فنی سرم نمیشه اما همیشه از خوندن همه شعرهایی که تویه بلاگ شما می خونم لذت می برم... همیشه...

نگاه گفت...

@سارا

ممنونم شما شكسته نفسي مي فرماييد كاراي شما هم خيلي قشنگن

شما هميشه لطف دارين

azadeh گفت...

mesmerizing my love
azadeh

نگاه گفت...

@آزاده

مرسي عزيزم

ارسال یک نظر