نمي دانم ...

من و عشقي كه پاك و بي ريا بود
من و قلبي كه با غم آشنا بود
نمي دانم از اين دنيا چه مي خواست
گمانم راهمان از هم جدا بود

خرداد ماه 1380
ارسال شده توسط نگاه
برچسب‌ها:

9 نظرات:

م. گفت...

مثل همیشه زیبا بود

حیاط خلوت گفت...

آهنگ وبت رو بار اوله مي شنوم
هميشه اسپيكر خاموش بوده

secret garden
گوش مي كني ؟
مي دونستي من عاشق اين گروهم ؟

حیاط خلوت گفت...

اين شعرت خيلي عالي بود عمو جان

نگاه گفت...

@ميلاد

ممنون عزيزم شما هميشه لطف دارين نسبت به من

@حيات خلوت

خيلي جالبه من دنبال كلي آهنگ گشتم تا اين رو پيدا كردم و الان دو ماهه كه همين آهنگ رو گذاشتم انگار حس منه به ريتم و نُت تبديل شده عمو جان نه نمي دونستم كه ماله كيه آخه من موسيقيه سنتي گوش مي كنم و مي زنم يه جورايي از سبك شعرام مشخصه كه هنوز توي يه دوره ديگه گير كردم كه اگه خيام نبود شايد مي تونستم بيام بيرون ولي خوب نميشه يعني تا حالا كه نشده در هر صورت ممنون از لطفت و وقتي كه گذاشتي براي كامنت ها

آنتیک گفت...

اهی اوقات هم مجبوریم وانمود کنیم که راهمان از هم جداست.
سلام قشنگ بود.

نگاه گفت...

@آنتيك

سلام همين الان داشتم بهت فكر مي كردم و توي اين فكر بودم كه چرا چند روزه كه نميشه توي وبلاگت كامنت گذاشت
واي چقدر دل به دل راه داره اصلا تا ديدم كامنت تو رو كف كردم اگه كامنت من رو خوندي يه جوابي بده ببينم بايد چي كار كرد

حیاط خلوت گفت...

وظیفه ام بود عمو

اگر این موسیقی رو دوست داری می تونم اسم آلبوماشو برات بفرستم که دانلود کنی و اسم ترک هایی که خودم معتادشم
البته سنتی که جای خودش اما می دونی چیزی که زیباست سلیفه زیبا پسند رو جذب میکنه لازم نیست حتماً اسمش رو بدونی یا زبانشو

خلاصه کلی با گزینشت حال نکردم. من با کارای این گروه می خوابیدم غذا می خوردم کار می کردم توی جاده می رفتم می خوندم می نوشتم گریه می کردم یه بارم گمونم یکیشو گذاشتم توی وبم

خلاصه اینطوری
ببخشید زیاد ور زدم

حیاط خلوت گفت...

بالا حال نکردم = حال کردم
دستم کوره

نگاه گفت...

@حيات خلوت

عمو جان اگه اين كارو بكني خوشحال مي شم به خاطر اينكه اين موسيقي موسيقيه روح منه و مي تونم ساعت ها بهش گوش بدم و خسته نشم بي زحمت برام بگذار

ارسال یک نظر