شب گيسو

عمريست خراب و خسته كوي تو ام
بي خواب نگاه شب گيسوي تو ام
يك بار اگر به بزم ما بنشيني
يك عمر دگر خودم دعاگوي تو ام

شهريور ماه 1380
ارسال شده توسط نگاه
برچسب‌ها:

5 نظرات:

زروان ازلی گفت...

قشنگ بود ولی مصرع دوم که اتفاقا اسم شعر از آن انتخاب شده رو دقیقا درک نمی کنم یعنی بی خواب نگاهی به شب گیسوی توام؟ به نظرت میشه حرف "به" رو به قرینه معنوی حذف کرد؟

نگاه گفت...

@زروان

درست حدس زدي

بي تاب نگاه كردن به شب گيسوي تو ام

به نظر من ميشده حذف كرد كه حذفش كردم

ما كه حذف كرديم و شد :))
البته اين جمله من ربطي به حكايت ناصرالدين شاه نداره ها

حیاط خلوت گفت...

مشكل منم همون مصرع دوم بود منتهي الان با توضيحات مرتفع شد

بعد من يه موضوع خارج از بحث بگم ؟
اين @ گذاشت قبل از اسم پاسخ گيرنده (!) شده عادتمونا .. نفر اول كه زروان بعد و قبلشم كسي نيست بعد چرا براي جواب دادن قيد كردي "@ زروان" ؟ :دي
خودتون دو تاييد ديگه!

البته منم خودم اينطوري هستما منتها ديدم شرايط مهياس گفتم به شما گير بدم عمو

آنتیک گفت...

چه جالب منم تاحالا موسیقی وبلاگتونشنیده بودم یعنی اسپیکرخاموش بود
چطوری موسیقی گذاشتی ؟منم میخوام.سلام

نگاه گفت...

@حيات خلوت

عمو جان كلي خنديدم پاي كامنتت ولي خوب همون اشتباه لپيه هميشگيه ديگه شما به بزرگي خودتون ببخشيد :))

@آنتيك

سلام برات توضيح ميدم خيلي ساده است

ارسال یک نظر