پيمانه اگر شكست ...

ساقي دگرم نيست مجالي؛ چه كنم؟
پيمانه اگر شكست حالي؛ چه كنم؟
گفتم كه خرابات كجا خواهد رفت!
گفتند نداريم سؤالي؛ چه كنم؟

آبان ماه 1381

6 نظرات:

م.پارسا گفت...

حسين جان
مفهوم اين شعر رو خوب درك نكردم.هر مصراع از اين شعر انگاري يه جمله مجزاست رابطه اي بينشون نمي بينم.
مي خوام بدونم از عرفان خاصي يا جهان بيني خاصي برگرفته شده.برداشت من فقط اين بود كه در گذران زندگي هنوز به خرابات نرسيده.ولي از طرف ديگه اين برداشت ميشه كه قبلا از جاي خرابات خبر داشته و حالا گم كرده و قبلا پيمانه به دست بوده ولي يه مدت ول كرده و دوباره دنبال راهي براي نوشيدنه.از طرفي انگار ساقي رو هميشه مي شناخته.

نگاه گفت...

@پارسا جان

شايد اين شعر رو از حضرت خيام خونده باشي

جمعي متفكرند در مذهب و دين
قومي به گمان فتاده در راه يقين
مي ترسم از آنكه بانگ آيد روزي
كي بيخبران راه نه آن است و نه اين

واژه روزي رو دقت كن توي اين شعر
زماني من اين شعر رو گفتم كه حس اين واژه تمام وجودم رو گرفته بود
من هم بين همه راه ها اين راه رو انتخاب كردم
خرابات

Elham گفت...

***

عجب !!! جالب بود ، کامنت ها هم خیلی جالب بود و پر از نکات آموزنده و زیبا درباره شعر و نویسنده های کامنت ها !

...

لطفا کامنت من در پست قبلیتون رو هم بخونید .

با تشکر


***
Elham
***

زروان ازلی گفت...

من هم با پارسا هم عقیده ام. اگر غزل بود این پراکندگی قابل توجیه تر بود اما تو رباعی همه چیز باید دقیق و حساب شده و یکپارچه باشه.
بعد خرابات که جایی نمی ره. خرابات یک مکانه.
مصرع دوم هم اگر من بودم می گفتم:
پیمانه اگر نگشت خالی چه کنم؟
که این حس را میده که از شدت مستی دیگه جای شراب دیگه ای نداری
این طوری هم نمیشه همش ما بیاییم خانه شما ها. شما باید سری به خانه ما بزنی و نقدمان کنی.

خاطرات یک بچه مفیدی گفت...

دانش آموزی حرف بزن ما هم بفهمیم

نگاه گفت...

زروان@

خوب منظور من از پيمانه، در اينجا پيمانه عمر بوده فكر كردم خيلي بايد واضح و آشكار باشه

گفتم كه خرابات كجا خواهد رفت

هم يعني چگونه به خرابات مي توان رسيد
البته فكر كنم كه اين خيلي واضح بود بازم

البته من اين رو توي انجمن ادبي اصفهان خونده بودم و كسي ايراد نگرفت البته خوب فكر كنم يه مقدار
سبك اين شعر قديمه شايد ...

ارسال یک نظر