بوسه

مرا از عشق خود آكنده كردي
در آغوشم گرفتي خنده كردي
نگاهم با نگاهت تا گره خورد
به لطف بوسه اي شرمنده كردي

آذرماه 1385

3 نظرات:

Elham گفت...

***

ایول ، بالاخره حرف وصال شد و محبت و مهربونی و صفا !!!

دلمون یه جوری شد !!!

این شعرو بینهایت دوست داشتم ، متفاوت بود چون از درد جدایی نمی گفت !


***
Elham
***

م.پارسا گفت...

پس بالاخره پا داد.ولي عجب عشق چموشي بودا.مواظب باش خامت نكنه.

نگاه گفت...

@الهام

بابا چه خبره مگه
به خدا جايي خبري نيست

@پارسا

اين ها همش احساس هاي خوبي هستن كه ماله دوران جوانيم بود

و البته هيچ وقت هم واقعيت نداشت

ارسال یک نظر