دلاويزترين

زير باراني شعر
عاشقي مي گريد

واژه ها مي بارند؛
روي احساس دل خسته من
روي تنهايي ادارك نگاه

اشك ها مي ميرند؛
روي شفاف ترين واژه بغض
روي بي عاطفه سرد فراق

باز هم در دل من؛
غربت نازك شعر
گذر صافي عشق
حسرت لغزش اشك

كلك غم مي لغزد
چشم دل مي خواند
آنچه بر صفحه دل مي ماند

اثري جاويدان
باز هم واژه تو
تو، دلاويزترين واژه عشق

به ياد شاعر بزرگ معاصر، زنده ياد "فريدون مشيري"
آبان ماه 1379

8 نظرات:

زروان گفت...

بابا چند بار دستت درد نکنه
هم شعر نو به این قشنگی گذاشتی هم تاریخ گذاشتی هم ما را شرمنده کردی . خیلی خوشم آمد از این شعرت . خیلی پراحساس و گویا بود .

نگاه گفت...

@زروان

خواهش مي كنم شما لطف داري
خداوكيلي صبح كه اومدم بيام از در خونه اومدم بيرون يادم اومد كه به تو قول شعر نو داده بودم برگشتم و اين شعر و برداشتم

از اين شعر خيلي خاطره دارم
بچه هاي صنعتي خيلي دوسش داشتن
اين شعر رو براي شب شعر دلاويزترين كه يكي از بهترين و بزرگترين شب شعراي تاريخ دانشگاه صنعتي بود گفته بودم
تاريخ رو هم گذاشتم كه يه جورايي روي حرف شما حرفي نزده باشيم

ممنون از لطفت هميشه منو از نقدهاي خوب بهره مند كن

میچیکو گفت...

Wow!!
خیلی زیبا و دلنشین بود عمو!
چقدر قشنگ.
به من یه حس خوبی داد.
انگار یه جوری سبک شدم!
ممنونم عمو نگاه.

فرشاد نوروزپور گفت...

يه شعر نو شيك و دوست داشتني ..

ممنو عمو

نگاه گفت...

@ميچيكو

ممنون عموجون

اگه بدوني فريدون مشيري كتابي داره به نام دلاويزترين و شعري داره به نام دلاويزترين

يه زماني چون مي خواستم بعد از درگذشتش سال 1379 بزرگداشت برگزار كنم توي دانشگاه نگذاشتن و من هم شب شعر دلاويزترين رو هر سال برگزار كردم و ...
اين شعر رو به نام نامي اين استاد بزرگ سرودم و يكي از افتخاراتمه

حالا شايد اگه بخوني احساس شعر رو بگيري و بيشتر روت تأثير بزاره

نگاه گفت...

@فرشاد

خواهش مي كنم عموجون به پاي كاراي شما كه نمي رسه

سارا گفت...

نمی دونم نوشته هات باچه حسی مخلوطه که این جور به دل میشینه...

تو ، دلاویزترین واژه عشق

نگاه گفت...

@سارا

عصاره وجودمه

ممنون از لطفت

سخني كه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند

ارسال یک نظر