خلوت

بُتي سرمست و شورانگيز بودي
وفاي ساغري لبريز بودي
نگاه و خلوت و آغوش، اي كاش
كمي هم خالي از پرهيز بودي

دي ماه 1388

5 نظرات:

قاصدک گفت...

نگاه و خلوت و آغوش !؟
خوش به حالت نگاه

فرشاد نوروزپور گفت...

عمو حسين از ساعت 5:30 امروز به بعد مي تونم براي اين شعرهات نظر بدم !!‌:دي :دي

نگاه گفت...

@قاصدك
ديگه خجالت زدم نكنين ديگه

@فرشاد
عموجان 18 سالگيت مبارك باشه عزيزم
به خدا شعراي من +16 بود
شما خيلي وقته كه ميتوني برام نظر بزاري ممنون
ولي خيلي بانمك بود كامنتت

زروان گفت...

امروز هر جایی که میرم لهو و لعبه . آن از به کسی نگو این از اینجا.من اگه اقدامات خاصی کردم مسئولیتش گردن شماست ها.
شما شعرهای ارزشی نداری بخوانیم منقلب شیم دور هم ثوابی ببریم.می و آغوش و نظربازی هم شد کار؟ تازه میایی اینها را منتشر هم می کنی جوان چشم و گوش بسته ای مثل من ارزشها را رها کنه. نکن این کار رو. ما تا آخر ایستاده ایم

نگاه گفت...

@زروان جان

به قول حضرت خیام

گویند: هرآن کسان که باپرهیزند
آنسان که بمیرند بدانسان خیزند
ما با می و معشوق از آنیم مدام
باشد که به حشرمان چنان انگیزند

ارسال یک نظر