مرگ

اي مرگ شبي بيا و خاموشم كن
با بستر سرد خود هم آغوشم كن
مانند تمام عاشقان وقت وصال
از غربت اين جهان فراموشم كن

دي ماه 1380

6 نظرات:

میچیکو گفت...

چرا سرد؟؟
یعنی مرگ رو سرد میبینی عمو؟؟
با این تعبیرت سردم شد!!

Unknown گفت...

عاشقان وقت وصال گرم اند

زروان ازلی گفت...

ای مرگ بیا و مردمی کن
این غم سر مردمی ندارد
ای جان ز سرای تن برون شو
این جای تو محکمی ندارد

عراقی

نگاه جان معلومه خیلی دل پری داشتی وقتی این شعر را گفته ای. یاس آلودترین ترین شعری بود که ازت خوانده ام

نگاه گفت...

اي كاش كه جاي آرميدن بودي
يا اين ره دور را رسيدن بودي
كاش از پي صدهزار سال از دل خاك
چون سبزه اميد بردميدن بودي

حضرت خيام

Elham گفت...

***

چقدر غمناک بود این شعر !!!





***
Elham
***

نگاه گفت...

@الهام

غمناك تر از اين واژه ها، باوري است كه بر آنها داريم

ارسال یک نظر